مخالفم هنرمند منبع اقتباس اثرش را اعلام نکند، سووشون نرگس آبیار تفاوت های بنیادینی با کتاب خواهد داشت
به گزارش وبلاگ تپلینک، ایوب آقاخانی،نویسنده،کارگردان و بازیگر در گفت وگو با خبرنگار خبرنگاران ؛ درباره استفاده از اقتباس در نمایش نامه هایش بیان کرد: من به تازگی کتاب نوزده نودو نه را منتشر کردم که چهل و دومین کتاب من است. فکر می کنم نزدیک به نیمی از این کتاب ها بی ارتباط با اقتباس نیست. چه اقتباس از داستان های ایرانی، چه از ادبیات کهن مثل شاهنامه در نمایش ماه و مهر یا جادوگر واژگان سبز که اصولا در خصوص زندگی رودکی اقتباس اجرا شده بود و چه از داستان های خارجی مانند سه گانه پاریسی، مرثه ای برای یک سبک وزن و ... همه کارهایی بودند که مبنای اولیه آن ها آثاری پیش از خودشان بود، مثلا کاپوچینوی ایرلندی اقتباسی آزاد از اثر میلان کوندرا بود.
وی اضافه نمود: البته در هیچ کدام از اقتباس ها وام دار و مقید به سازه های اصلی اثر نبوده ام و همواره ایده و لحظه را وام گرفتم و سعی کردم به نتیجه برسم. کارهای اقتباسی بسیار دارم. به نظرم اقتباس یکی از راه های برون رفت ما از ضعف درام نویسی است. بنابراین اعتقاد دارم نه تنها من این کار را می کنم بلکه باید این کار اصل و مرسوم گردد و همه آن را انجام دهیم.
این نویسنده درباره احترام به هسته اصلی آثار گفت: در سال گذشته تله تئاترهای میس جولی، شام یکشنبه و یک آشنایی ساده را از آثار خارجی اقتباس کردم. از این که کارهای اقتباسی بنویسم استقبال هم می کنم. من منتقد و مخالف سرسخت این هستم که فیلم نامه نویس یا کارگردان اثری اقتباسی بسازد و اعلام نکند که اقتباسی است. مثلا یعنی چه که بگوییم هملت نوشته ایوب آقاخانی؟ هملت نوشته شکسپیر است و اگر من نمایشی بنویسم با ساز و کار دیگری می توان گفت این اثر نوشته ایوب آقاخانی است بر اساس نمایش نامه هملت اثر شکسپیر. اخیرا سریالی برای رادیو نوشتم بر اساس آتش بدون دود نادر ابراهیمی، با این که نگاه و اقتباس من آزاد بود و از هفت جلد تنها بعضی موقعیت های سه جلد اول را انتخاب نموده بودم اما باز هم نادر ابراهیمی سر جایش است و هسته اصلی حرکت از اثر او رخ داده است.
ایوب آقاخانی درباره تفاوت اثر اقتباسی و غیر اقتباسی توضیح داد: هر کدام سختی خودش را دارد اما برای من نوشتن اثر اورجینال و غیر اقتباسی سخت تر است چون در اثر اقتباسی ممکن است پشت قوت های داستان اصلی پنهان شویم که پیش از اثر ما ذاتا در اثر اصلی وجود دارد. اما در فیلم نامه اصلی مدام نگران ضعف اثر هستیم و باید سعی کنیم قوت ها را به دست بیاوریم.
این نمایش نامه نویس اعلام کرد: ادبیات ما بسیار جای کار دارد. کارهایی که وقتی تبدیل به تصویر گردد بی نظیر خواهد شد. من نمایش نامه فصل خون را با نگاهی به داستان درشتی علی اشرف درویشیان نوشتم. به اعتقاد من سووشون اثر نرگس آبیار که در حال ساخت است، تفاوت های بنیادینی با کار سیمین دانشور خواهد داشت، چون کار خانم دانشور با شرایط امروز قابل اجرا و ارائه نیست. گرفتاری من همین محدودیت هاست یعنی وقتی اقتباسی انجام می گردد ناگزیر باید از بعضی راوی های اثر دور شد. ممکن است گاهی زاویه های مهمی از اثر باشند.
آقاخانی بیان کرد: مشکل دیگر مسئله گفتمان واقعی میان ادبیات و حوزه هنرهای دراماتیک مثل سینما، تئاتر و تلویزیون است. وقتی سراغ یک اثر شهیر می رویم باید ده ها آدم را مجاب کنیم که بهتر است این اتفاق بیفتد و این اثر به تصویر تبدیل گردد و گاهی توان و همت آن را نداریم. امیدوارم این مسائل حل گردد یا راه نهادینه و اصولی برای مدریت این مسائل باز گردد.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران