کاربرد مهندسی معکوس در کسب وکار - وبلاگ تپلینک

به گزارش وبلاگ تپلینک، کتاب کشف اسرار کارهای منحصربه فرد: کاربرد مهندسی معکوس در کسب وکار نوشته ران فریدمن به ترجمه نرگس قاسمی در 300 نسخه در 274 صفحه به بهای 179500 تومان از سوی انتشارات پندار تابان منتشر شده است.

در بخشی از مقدمه کتاب آمده است: رقابت استیو جابز و بیل گیتس تمامی عناصر شاهکارهای شکسپیر را دارد: قهرمانانی که کامل نیستند، درگیری بی خاتمه، اتحاد ازهم پاشیده، خیانت، انتقام، خالی کردن هیجان و حتی مرگ غم انگیز زودهنگام. در قلب این داستان، دو شخصیت تحسین برانگیز قرار دارند: جابز، آرمان گرایی خلاق و متفکر و گیتس، استاد باهوش برنامه نویسی. هیجان این داستان به قدری است که وسوسه می شویم شخصیت، عیوب و نبوغ آنها را با دقتی افراطی آنالیز کنیم.

اما چیزی که داستان آنها را مجذوب نماینده تر می نماید فقط پیچیدگی های آنها یا ده ها سال رقابت بر سر متحول کردن آیندۀ رایانه های شخصی نیست. آنچه معمولاً دیده نمی گردد اما آرام و خاموش بارها و بارها در داستان هر دوی آنها ظاهر می گردد و به نوعی همواره نقش مهمی را در پس بزرگ ترین نوآوری های آنها ایفا می نماید مهندسی معکوس است.

جابز و گیتس، هر دو، از واکاوی محصولات همعصران خود، استخراج بینش های مهم و ایده های تازه از دل آنها و استفاده از آن درس ها برای توسعۀ محصولات تازه منفعت زیادی برده اند. البته آنها تنها نیستند. این کار در تاریخ محاسبات و رایانه متداول است و اقدامات مستقلِ درخشان در این عرصه چندان دیده نمی گردد. این داستانِ کاوشگران نوآور است که از یکدیگر یاد می گیرند، ایده ها را از منابع مختلف می گیرند و با هم ترکیب می نمایند و محصولات و فناوری های تازهی را معرفی می نمایند که نسخه تکامل یافته نوآوری های پیشین هستند. شاید تصور کنید مهندسی معکوس در بیرون از دنیای محاسبات و رایانه ارزش چندانی ندارد، ولی کاربردهای آن به طور شگفت آوری گسترده، اجرایی و اثرگذار هستند. درواقع، همان طور که در ادامه خواهید دید، مهندسی معکوس فقط ابزار محبوب غول های تجاری نیست، بلکه معمولاً غول های ادبی، سرآشپزهای برنده جایزه، اسطوره های کمدی، موسیقیدانان مشهور و تیم های ورزشی قهرمان هم از آن استفاده می نمایند.

از همه مهم تر، در کارتان می توانید از مهندسی معکوس بهره ببرید تا از همعصران خود بیاموزید، ایده های ارزشمند را استخراج کنید و کار خود را در مسیرهای هیجان انگیز تازه رشد و توسعه دهید.

در بخش دیگری از مقدمه کتاب آمده است: اگر این حکایت باعث می گردد درباره جابز و گیتس دچار تعارض شوید، بهتر است کمی موضوع را بشکافیم. چند واقعیت مهم وجود دارد. اول، زیراکس هیچ قصدی برای فروش انبوه رایانه های مقرون به صرفه قیمت به بازار نداشت. دلیل اینکه بیشتر مردم هرگز نام آلتو را نشنیده اند این نیست که جابز این ایده را دزدیده است، چون زیراکس توانایی های فناوری خود را کشف ننموده بود. دوم، مایکروسافت قبل از اینکه گیتس مکینتاش را ببیند، روی یک رابط کاربری گرافیکی کار می کرد. جابز این قضیه را نمی دانست اما گیتس هم به مقدار او شیفته رایانه های زیراکس بود. در نهایت، نه جابز و نه گیتس نمی خواستند به سادگی فناوری زیراکس را تقلید نمایند. آنها در پی بهبود آن به روش های منحصربه فرد بودند. اپل قصد داشت رایانه ها را کاربرپسند کند. مایکروسافت ساخت رایانه های مقرون به صرفه را در اولویت قرار داد. هر دو شرکت ایده ای را که کمتر از آن استفاده شده بود شناسایی نموده و برای بهتر کردن آن کوشش کردند.

ساختار کتاب

کتاب حاضر دو بخش دارد؛ در بخش اول این موضوع آنالیز می گردد که برترین مجریان در صنایع مختلف چطور از مهندسی معکوس برای کشف بینش های پنهان، کسب مهارت های تازه و شکوفا کردن خلاقیتشان استفاده می نمایند. تکنیک های آنها کشف و روش هایی شناسایی می گردد که همه می توانیم برای یافتن الگوها و تشخیص فرمول ها به کار ببریم و معین کنیم دقیقاً چه چیزی باعث می گردد کارمان اثرگذار، خاص و منحصربه فرد گردد.

از این طریق به اِشکال ذاتی نسخه برداری دقیق و کامل پی خواهیم برد و اهمیت اصلاح فرمول ها را با روش هایی آنالیز می کنیم که طرح های برنده را با نقاط قوت منحصربه فرد ما ترکیب می نمایند. همان طور که در ادامه خواهیم دید، در بیشتر موارد، کپی کردن یا اتکای بیش از حد به دستورالعمل های اثبات شده استراتژی ای بازنده است که به ندرت نتایج به یاد ماندنی به بار می آورد. با اینحال، نادیده گرفتن کامل فرمول های اثبات شده و مخاطبان را در افکار تازه و ابتکارها غرق کردن هم به همان مقدار خطرناک است.

دلیل این موضوع آنالیز می گردد و یاد می گیریم که چگونه بعضی از مبتکرترین افراد دنیا با موفقیت فرمول ها را رشد و توسعه می دهند و روش هایی خلق می نمایند تا از انتظارات مخاطبان برای بهبود محصولشان بهره بگیرند نه اینکه مخالف انتظارات آنان عمل نمایند و از روش های به کارگیری استراتژی های آنها در کار خودمان حرف خواهیم زد.

بخش دوم درباره تبدیل دانش به مهارت است. مهندسی معکوسِ اجزای لازم برای فراوری اثر هیجان انگیز یک چیز است و اجرای درست کار بر اساس دانش کسب شده چیزی دیگر.

مهندسی معکوس اغلب با نوعی نگرانی همراه است؛ چون متوجه می شوید بین چیزی که قصد فراوری آن را دارید و مهارت های موجودتان شکاف بزرگی وجود دارد. در فصل های این بخش نقشه ای برای ارزیابی این شکاف بین منظره و توانایی با استفاده از طیف وسیعی از استراتژی های مبتنی بر شواهد ارائه می گردد که به شما قدرت می دهد بر مهارت های تازه تسلط پیدا کنید.

یاد خواهیم گرفت یک تابلوی امتیازات ساده چگونه می تواند به بهبود یاری کند، چرا بیشتر افراد تعریف محدودی از کار عملی دارند و چرا بیشتر بازخوردها به شکلی حیرت انگیز مخرب هستند. کشف خواهیم کرد که خبرگان چطور آینده را پیش بینی می نمایند (و این موضوع چه چیزی درباره مهارت به ما می آموزد)، چه زمانی برترین زمان برای درخواست بازخورد است و بهتر است از متخصصی که می خواهید محصول موفقش را تجزیه و تحلیل کنید چه پرسش هایی بپرسید. از این گذشته، فرصت های عملی مختلف برای توسعه مهارت های خود و ارتقای توانایی هایمان به بالاترین سطح بدون به خطر انداختن شغل یا شهرتمان را نیز شناسایی خواهیم کرد.

در طول این راه، با افراد مجذوب نمایندهی روبه رو می شویم که داستان های فوق العاده ای دارند. با هنرمندی مشهور آشنا خواهیم شد که بدون تحصیلات رسمی مسیر حرفه ای خود را مهندسی معکوس کرد، رئیس جمهوری که انتخاب تاریخی اش قدرتِ ترکیب ایده ها را نشان می دهد و نویسنده کتابی پرفروش که ناتوانی اش در تقلید از قهرمان های محبوبش باعث شد سبک ادبی تازهی خلق کند.

در سراسر این کتاب، طیف وسیعی از استراتژی های کاربردی را می بینید که بر اساس تازهترین تحقیقات پایه ریزی شده اند. مطالعات آنالیز شده بسیاری در حوزه های مختلف پوشش داده می گردد از جمله عصب شناسی، زیست شناسی تکاملی، انگیزش انسانی، روان شناسی ورزشی، یادگیری، حافظه، تخصص، ادبیات، فیلم، موسیقی، بازاریابی، کسب وکار و علوم رایانه؛ تمامی آنچه که چراغ راهی تازه خواهد بود بر توانایی در رمزگشایی اجراهای استادانه، بالا بردن مهارت هایمان و فراوری آثاری ارزشمند.

در خاتمه این کتاب، مهارت تازه مهمی یاد می گیرید. مهارتی که به شما قدرت پیاده کردن چیزهایی را می دهد که تحسین می کنید، تا دقیقاً معین کنید چطور کار می نمایند و از این دانش برای ساخت فرمول های ابداعی و برنده ای بهره ببرید که منحصراً به خودتان تعلق دارند.